قدم به روی علف ها نشانه ای دارد
غم و خیال و خباثت سرانه ای دارد
هر آنچه می زند آوازه بر دل عاشق
گناه و معصیتش را ترانه ای دارد
دگر زمین و زمان خشک و بی ریا گشته
ولی بدان که محبت جوانه ای دارد
زمین و اهل زمانه چه در غم و غصه
جدا از این که زمانه یگانه ای دارد
زمان کند همه عاشق به پول و ثروت ها
چرا که دولت و کشور خزانه ای دارد
مرام آدم از این پس کجا شود پیدا
گناه مصلحتی هم بهانه ای دارد
گران شده دل عاشق از این تباهی ها
چرا که قصه ی آدم کرانه ای دارد
#استاد_شعر
#سید_محمد_کاظمی
#smk